بسم اللهالرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- تحلیلی بر حدیثی دربار احتجات حضرت امام باقر علیه السلام- شیخ کلینی رحمت الله- درکافیبه نقل ازابوحمزه ثمالی روایت کرده است که:درمسجدرسول خداصلواته الله علیه واله والسلم نشسته بودم که مردی به سویم امد وسلام داد-و پرسید ایبنده خداکیستی؟گفتم:از اهالی کوفه هستم با من چکار داری == ازاینکه خوداش رابدرستی معرفی نکرده است احتمالا تقیه میکرده است-پرسید:ایا محمد بن علی( امام باقرعلیه السلامرا می شناسی؟ گفتم اری-اگر حق وباطل رامیدانی با اوچکارداری-= دومعنا ازان مستفاد میشود که ایا مدانی شیعه حق است وسنی باطل است ویاترجیحا علم داری که بتوانیکه حق وباطل راتشخیص دهی--- با اوچکار داری: گفت—ای کوفیان شما طاقت ندارید- منظور ایشان این است که علم من بالاتر ازشما ست وقدرت درک علم راندارید ایشان اهل بصره بوده است معلوم میشود بصره ان زمان قوی تر از کوفه بوده است- اگرابوجعفر = کنیه امام باقر علیه السلام بوده است رادیدی به من خبرده-هنوز کلام اشتمام نشده بود که ابوجعفر علیه السلام وهزران تهیت برایشان بادامد وعده ایاز مردم خراسان ونیز گروهی دیگراطراف ان حضرترا گرفته بودند ودرباره مناسک حج از وی سئوال میکردند امام علیه السلام امد ودرجایگاه خود نشست= ئجایگاه امام ازهمین حدیث مشخص میشود درست روبروی درخانه حضرت فاطمه علیها السلام بوده است که دارای پیام هم میباشد- ان مرد درنزدیک ان حضرت جای گرفت-من درجائئ نشستمکه سخنان انان را بشنوم-اطراف امام عده ای نشسته بودند. وقتی کههریک کار خودرا انجام دادند ورفتند-امامروبه ان مرد کرد وپرسید: توکیستی؟ پاسخ دادمن قتاده بن دعامه بصری هستم-امام پرسید:توفقیه بصریان هستی- امام علیه السلام پرسید: تو فقیه بصریان هستی؟ گفت اری – بخوبی نشان میدهد که امام افراد میشناسد چه از طریق علم الهی ویا ازطریق جستجو کردن وبه جریانات اسلامی وغیر اسلامی حساسیت لازم را دارا است-گفت اری- امام گفت وای برتوای قتاده!خداوند مردمی رافرید وبرای انان حجتهائی قرار داد انان ستونهائی در زمینش هستند وبه اجرای فرمان های خداوندی قائمند. انان در علم خداوندبرگزیدگان نندپیش از خلقت انان رابر گزید وایشان از جانب راست عرش اوسایه بانند- امروزه اعتقاد بران است که تجارب مثبت وشایسته دیگران راتجربه کنید زیرا به تریج معلومات انسان زیاد میگردد حداقل درتعاریف میتوان خلاقیت بخرج داد وتعریفی روانتر وشیواتر وجامعه ترداد وچون افراد یا دیدگاه تخصصی محدود دارند ویاچند تخصص با زوایه معین دارند وبه جامعیت رسیدن تقریبا برای بشر عادی امکان ندارد نسبت به علم زمان محدودیت دارند ناقض ودر بعضی مواردمتضاد است وانرا میتوان تا حدودی اصلاح کرد تعابیر زیادی در احادیث داریم که این مطلب را بیان میکند امام دراین حدیث از سمبل ستون استاده کرده است که بار سنگینی را میتواند تحمل کند ودرجائی علم را به پرچم تعبیر کرده است فقط امام علیه السلام قدرت برافراشتن برای همیشهانرا دارا اسن ودیگران پرچم رابر زمین خواهند انداخت ویاامام علیهالسلام مانند خورشیدی هستن که طلوع میکنند وتا درجه قائمیت پیش میرونند که ظهر هست ولی دیگران به غروب میرونند ودلائل انراهم بیان میکند زیر بر گزیدگان الهی هستند وسایبان سمبل فردی که بسیار به پادشاه نزدیک است یعنی به خداوند بسیار نزدیک هستند وسمبل دست راست نشان از مقام والا وبسیار متعالی است- قتاده دیری خاموش ماند- سپس گفت خداوندترا نیکوگرداند!به خداسوگند من رویاروی فقها وابن عباس نشستم اما قلبم دربرابر هیچ یک از انان چنانکه برابرتوبه اضطراب افتاده است- به نارامی واضطراب دچار نگشته بود- چرااین حالت را درنزد امامعلیه السلام دارا است؟ چون امامعلیه السلام اولا در طرزبیان دارای تخصص والا است درنگاه کردن وشیوه حرکات بسیار تخصص بالائی دارد منشی های اژانس ها بخصوص در اژانس هواپیمائی به خصوص برای سازمانهای مانند کار یابی دوره ای را میگذارانند که فرد تا حدودی خصوصیات سحر کردن داشته باشد وچناچه طرف بی جهت اصرار داشته باشد با کمترین خشمکه میخواهد قاطعیت رانشان دهد مطلب رابیان کند که اورا رها کند در دانشگاه لندن به گروهی از دانشجویان ایرانی یک داستان ساده جناب سعدی راداده بودند که یک داستان تئاتری ازان بسازید نمره حداقل رانیاورد ولی همین داستان به دانش اموزان انگلیسی میدادید نمره متوسط را میاورد چون تعلیم دیده بودندو ودرحدود140 تا از مهد کودک تا سالهای اخر دبیرستان ساخته وپرداخته کرده بودند وبااساتید مجرب کار کرده بودند ولی تخصص امام علیه السلام ذاتی ولدنی است وازجانب حق تعالی به ایشان داده شده است –ادامه دارد